دشمنی وجود ندارد. فکر قالب و شکلی ندارد

دشمنی وجود ندارد. فکر قالب و شکلی ندارد، ولی گاهی فکر می تواند قالب و شکلی پیدا کند. گاهی فکر ما می تواند به دریافت مستقیم نایل آید، ولی در اکثریت موارد نمی تواند. موقعی که اواج فکری بسط وتوسعه پیدا کند و تمام کیهان از جمله فضای بین آسمان و زمین را پر کند، در این شرایط ما می توانیم از موقعیت هایی استفاده کنیم که خود را فرا روی ما قرار می دهند. به این ترتیب ما می توانیم جریانات زندگی را به نفع خودمان تغییر مسیر بدهیم و از مصائب وسیه روزی ها اجتناب کنیم. دریک مثال هنگامی که یک انسان که سوار بر قایق است از ساحل حرکت می کند و از درون قایق به خشکی می نگرد، به نظر او چنین می رسد که ساحل حرکت کرده واز او دور می شود. ولی اگر نیم نگاهی به قایق و آب بکند، متوجه می شود که او در حال حرکت است. اگر در یک حرکت آرام قایق، فرد تنها به کف قایق نگاه کند، ممکن است اصلا متوجه وجود حرکت نشود ویا تنها نوعی نوسان را احساس کند.این نکته و نشانه ای از انبوه مواردی است که احتمال پیدایش خطا و لغزش را در کارکرد حواس پنجگانه ما مطرح یا ثابت می کند. از این رو در میابیم که اگر معیار تشخیص، درک، استنباط و دلیل پردازی ما درباره حوادث محیطی وکل کائنات، دریافت های حسی ما از طریق حواس پنجگانه باشد؛ در شرایطی که امکان لغزش واشتباه در آنها بسیار زیاد است

از کتاب آی کی دو هنر صلح